معبودا...!

این دل را با خیش عشق تو شخم می زنم و با بذر ایمان کشت می کنم .

ای دوست! به من توفیق ده که زمین دلم را با خون دل و اشک شوق به درگاه  تو آبیاری کنم .

مهربانا! روزگار که می گذرد،حرص و آز من به این دنیای فانی بیش از پیش می شود ، چه کنم !

چه کنم که محصول ایمانم آفت گناه زده و معصیت، سدی است بر راه اشک شوق من،  اما

 می دانم که می دانی که جای شخم عشق تو بر زمین دل من باقی است.

یاورا! کمکم کن . یاریم کن ،که با خلوص و عبودیت به درگاهت ، آفت گناه را از گیاه نورس

ایمانم بزدایم ، سد گناه را از مقابل اشک شوق بازگشت به درگاهت بردارم و این گیاهچه ی

 مزرعه ی دلم را با آن آبیاری کنم .

حاشا که جز کمک تو من از اجرای این امر ناتوانم  و اگر تو یاریم نکنی من از به محصول رساندن

 این گیاه ناتوانم و هنگام برداشت محصولات، من در خیل عظیم زارعان، تهی دست خواهم ماند  و فریاد وا حسرتا  سر خواهم داد .

معبودا! کمکم کن .